یک شب  ♪  دلی به مسلخ خونم کشید و رفت…  !! ♪♪
دیوانه‌ای به دام جنونم کشید ♪  و رفت…  !! ♪♪


پس‌کوچه‌های ♪  قلب مرا جستجو نکرد…  !! ♪♪
اما مرا به عمق درونم کشید و رفت…  !! ♪♪


یک آسمانْ  ♪ ستاره‌ی آتش گرفته را
بر التهابِ سردِ قرونم کشید ♪  و رفت…  !! ♪♪


من در سکوت ♪  و بغض و شکایت ز سرنوشت…  !! ♪♪
خطی به روی بختِ نگونم کشید  ♪ و رفت


تا از خیالِ ♪  گنگِ رهایی رها شوم…  !! ♪♪
بانگی به گوشِ خوابِ سکونم کشید ♪  و رفت…  !! ♪♪


شاید به پاس ♪  حرمتِ ویرانه‌های عشق…  !! ♪♪
مرهم به زخم فاجعه‌گونم کشید ♪  و رفت…  !! ♪♪


تا از حصارِ  ♪ حسرتِ رفتن  ♪  گذر کنم…  !! ♪♪
رنجی به قدرِ کوچِ کنونم کشید ♪  و رفت


دیگر اسیر آن ♪  منِ بیگانه نیستم
از خود چه عاشقانه برونم کشید  ♪ و رفت…  !! ♪♪
شاعر از  ♪ فلسفه ی مهر شما عاشق شد…  !! ♪♪
دوری از چشم پر از ناز شما  ♪ منطق شد


تا که حرف ♪  از دل و دلداری و دلبر آمد…  !! ♪♪
لال بود این دل بیچاره ولی ♪  ناطق شد…  !! ♪♪


و چه شاهانه ♪  گذشتی تو از این شیدایی…  !! ♪♪
سالها سهم من از عشق فقط  ♪ هق هق شد…  !! ♪♪


تو همه غرب  ♪ و جداییی و همه فاصله ای…  !! ♪♪
نیستم چون همه جا قسمت ما  ♪ مشرق شد…  !! ♪♪


قسمتم  ♪ نیست ببینم رخ مهروی شما…  !! ♪♪
چه کسی بود که در چشم ♪  شما لایق شد؟…  !! ♪♪
ای تا  ♪ همیشه داغ تر از خورشید
ای تا همیشه سرد  ♪ تر از کافور…  !! ♪♪
در من ♪  بریز ذره ای از خود را …  !! ♪♪
آیینه ی شکسته  ♪ دل مغرور


من از میان ♪  ذهن کدامین سال …  !! ♪♪
از لابه لای ذهن کدامین ♪ ماه
افتادم از سیاهه یِ تقدیرم …  !! ♪♪
بر روی چشم های ♪  پر از انگور…  !! ♪♪


شادم که ♪  با خیال تو می رقصم …  !! ♪♪
لولم که در کنار تو می لولم …  !! ♪♪
مستم که با تلو ♪  تلوِ پاهات
هی ♪  مست مست می شومت ناجور…  !! ♪♪


دنیا به کام ما  ♪ که نخواهد بود
فرقی ندارد این که چه می زاید …  !! ♪♪
یک چار درصدیِ ♪  سِلِبریتی …  !! ♪♪
یا گور ♪  خوابِ زنده اسیر گور…  !! ♪♪


دندان کرم  ♪ خورده ی دیروزیم …  !! ♪♪
پروانه ای نمی پرد از ما ♪  هیچ …  !! ♪♪
ما پیله کرده هایِ به تقدیریم
امید های واهیِ  ♪ نامقدور…  !! ♪♪


ما صحنه های ♪  فیلم اروتیکیم …  !! ♪♪
در لحظه های داغ هم آغوشی…  !! ♪♪
اما تمام حس  ♪ خوشی هامان
از اولین  ♪ سکانس شده سانسور…  !! ♪♪


با اینکه مرده خاطره ی لبخند …  !! ♪♪
تو لب بگیر از لب  ♪ شادیهات
هی بی خیال  ♪ غصه ی امروز و…  !! ♪♪
دنیای مه گرفته ی نامسرور …  !! ♪♪

ای تا همیشه داغ تر ♪  از خورشید …  !! ♪♪
بیرون ♪  بریز از تن مردادت…  !! ♪♪
در من بپیچ  ♪ ساقه ی تردت را …  !! ♪♪
حتی اگر چه فاصله  ♪  دورا دور …  !! ♪♪


شبیه زهر نشسته درون #جام خودم…  !! ♪♪
خودم گرفته تر از تلخی #کلام خودم…  !! ♪♪


اگر چه ساکت و آرام ، بمب ساعتی ام …  !! ♪♪
که از درون خودم گرم #انهدام خودم…  !! ♪♪


تمام عمر به دیوار بسته خورده دلم…  !! ♪♪
شکار چیِّ ضعیفم که صید #دام خودم…  !! ♪♪


به رغم ولوله هایی که در سرم دارم…  !! ♪♪
سکوت می کنم امشب به #احترام خودم…  !! ♪♪


به روی صفحه ی آخر نوشته ام با عشق
به دست های قلم آخرین #درام خودم…  !! ♪♪
مثال یک ستاره در دل هفت آسمان هستی…  !! ♪♪
و در اوقات تنهایی من ،آرام جان هستی


دلم تنگ است و می دانم در این دنیای وانفسا…  !! ♪♪
تو در هر نقطه ی گیتی، برایم ارمغان هستی…  !! ♪♪



کنار تو نمی ماند نشان از ترس و تاریکی…  !! ♪♪
که ماه روشن شبهای من ،در کهکشان هستی…  !! ♪♪



نمی دانم چرا گاهی ،هوای بودنت ابریست…  !! ♪♪
سراغم را نمی گیری،کمی نامهربان هستی…  !! ♪♪



دمادم مهر می باری به دنیایم،ولی افسوس…  !! ♪♪
به گاه خشم،همچون قله ی آتشفشان هستی…  !! ♪♪


مرا در واژه پیدا کن،کمی با دل مدارا کن …  !! ♪♪
تو در شعر و غزلهای لطیفم،میهمان هستی…  !! ♪♪
تو چون یک روز بارانی پس از رنگین کمان هستی…  !! ♪♪
برای کودکی هایم همیشه مهربان هستی…  !! ♪♪


قناری های عاشق را امیدی سوی پرواز و…  !! ♪♪
برای گنبد عشقم تو صوتی چون اذان هستی…  !! ♪♪


به گرداب بلا افتاده کشتی های احساسم…  !! ♪♪
بیا در موج طوفانها برایم بادبان هستی…  !! ♪♪


مثال مرغ محبوسم قفس را دوست می دارم…  !! ♪♪
اگر پر هم بخواهم من برایم آسمان هستی…  !! ♪♪


خیالت هم نمی آید چرا در خواب، و رویایم …  !! ♪♪
به یاد من نمی آیی تو از جنس زمان هستی !!؟…  !! ♪♪


سه تار خسته ای هستم معلق گشته در کنجی …  !! ♪♪
میان پرده هایم تو چو"شور" و "اصفهان" هستی


مرا با منطق و قانون نمی گیرد دل آرامش…  !! ♪♪
به درد عشق درمان کن حریفی نکته دان هستی…  !! ♪♪


"یکی از زلف می گوید" "یکی از عشق می لافد …  !! ♪♪
تمام عاشقی هارا تو شاه داستان هستی…  !! ♪♪


نه می دانم ملک هستی نه می دانم بشر هستی…  !! ♪♪
فقط فهمیده ام بانو هم" این" هستی هم" آن" هستی…  !! ♪♪


من از دشمن نمی ترسم اگر چه یک "جهان" باشد…  !! ♪♪
تو را دارم و می دانم به بازویم توان هستی…  !! ♪♪


منوچهری مستم من به تشبیه " می" ات کردم
برای مثنوی هایم تو شهر دامغان هستی…  !! ♪♪


اگر من غنچگی کردم نفهمیدم دل آزرده ام…  !! ♪♪
شکایت از تو نتوان کرد چرا چون باغبان هستی…  !! ♪♪
چرا بامن تو ای دل صبح تاشب سرگران هستی
ولی دایم به تعقیب نگاهِ این و آن هستی…  !! ♪♪


گذشته عمرم از هفتاد و پیرِ روزگارم من…  !! ♪♪
توامّا ای دلِ غافل،هوسناک وجوان هستی…  !! ♪♪


من از افسانه و دیو و پری دیری ست بیزارم…  !! ♪♪
تو گویا طالب افسون و نقل داستان هستی…  !! ♪♪


به سردارم هوای دیدن یاران و میدانی که ممکن نیست …  !! ♪♪
که بس دارد خطر ویروس و واقف بر زمان هستی…  !! ♪♪


دمی نالیدم از دستِ کرونا و غمِ غالب
خدایا رحم کن قادر تو برنظم جهان هستی…  !! ♪♪
تو در قلب مني اي دوست ، چو دريا بي كران هستي…  !! ♪♪


هميشه در خيال من ، تو عشق جاودان هستي…  !! ♪♪


قدم بگذار در راهي كه موج خون فشان دارد…  !! ♪♪


شبيه قصه مجنون ، سزاي امتحان هستي…  !! ♪♪


بيا با كاروان شهر خوبي ، همسفر گرديم…  !! ♪♪


تو در اين شهر خوبي ها ، مثال ساربان هستي…  !! ♪♪


وجودم را شرار غم بسوزاند ، بيا باران…  !! ♪♪


براين صحراي سوزنده ، چو ابر آسمان هستي…  !! ♪♪


"مثال رود جاري باش " در اين دنياي وانفسا…  !! ♪♪


و مي دانم در اين دنيا چنان رود روان هستي…  !! ♪♪


به آن عهدي كه بربستي ، هنوزم مانده اي اي جان…  !! ♪♪


تو الگوي وفاداري، سزاوار جنان هستي…  !! ♪♪


چنان برق نگاهت نافذ و گيراست در چشمم…  !! ♪♪


چو رعد آسمان و آذرخش كهكشان هستي…  !! ♪♪


نمي گنجد در اين شعرم ، تمام گفتني هايم…  !! ♪♪


سرآغاز سخن هايم و هم پايان آن هستي…  !! ♪♪