تندیس بلورینی و چون شعر و سرودی…  !! ♪♪
من ذره ی ناچیز و مرا بود و نبودی…  !! ♪♪


گنجشک نشسته سر گلدسته صبحم…  !! ♪♪
شاید بنوازی تو مرا نغمه و رودی…  !! ♪♪


دیشب که به بام آمدی و ماه هم آمد…  !! ♪♪
دربین شما بود عجب گفت و شنودی…  !! ♪♪


عاشق شده جمعی به تو در مجمع خوبان…  !! ♪♪
جمعی به تماشای تو جمعی به سجودی…  !! ♪♪


کافر شده جمعی به تو در سجده ی عشق اند…  !! ♪♪
بستند قیامی و نمودند قعودی…  !! ♪♪


پروانه آواره ی کوی تو شدم من…  !! ♪♪
رفتن نتوانم نه که بند است و قیودی…  !! ♪♪


موسیقی لبخند تو جانبخش و جهانگیر…  !! ♪♪
چون نغمه داوود ی چون طبلی و عودی…  !! ♪♪


با نرگس شهلا وسهندی عسل امروز…  !! ♪♪
در باغ دل و سایه لادن تو غنودی…  !! ♪♪


سهمیه من از تو شده آه جگرسوز…  !! ♪♪
ای ماه پریچهره که درعمق وجودی…  !! ♪♪


یک جلوه نمودی همه عشاق خزیدند …  !! ♪♪
بازار بتان بی تو کشیده است رکودی…  !! ♪♪


گفتم که تو را شعر کنم شاعر عشقم…  !! ♪♪
دیدم که خطر کرده دل از حد و حدودی…  !! ♪♪


گردیده خجل پیش تو شمشاد و صنوبر …  !! ♪♪
چشمان تو خندیده دوتا بچه هنودی…  !! ♪♪


یکشنبه اگر نام تو آید به کلیسا…  !! ♪♪
قامت به تو بندند کشیشان یهودی…  !! ♪♪


شمسی شده ای مولوی بلخی عشقم…  !! ♪♪
زنگار غم از چهره چو آیینه زدودی…  !! ♪♪


خورشید جهانتاب به پستوی خجالت …  !! ♪♪
آن لحظه فرو رفت که چون چهره گشودی…  !! ♪♪


کنسرت غزلهای دو چشمان برپاست …  !! ♪♪
تعیین شده با قیمت جان حق ورو دی…  !! ♪♪


غمش را برسرم آوار کرده …  !! ♪♪
جفاها با دلم بسیار کرده…  !! ♪♪


به تیر غمزه صدها کشته دارد…  !! ♪♪
ولی این کار خود انکار کرده…  !! ♪♪


اتاق خسته را خاموش کرده…  !! ♪♪
به پلک پنجره اصرار کرده…  !! ♪♪


صنوبر را اسیر باد مغموم…  !! ♪♪
قناری را شکسته زار کرده…  !! ♪♪


به کنج خلوت وادی حسرت …  !! ♪♪
نشسته در بغل یک "تار"کرده…  !! ♪♪


نگاه مهربان باغبان را …  !! ♪♪
تبر با خشم خود تبدار کرده…  !! ♪♪


همای بخت را پرواز داده…  !! ♪♪
اسیر چرخش پرگار ک رده…  !! ♪♪


به لیلا گفته شب زلف تو گشته …  !! ♪♪
و مجنون را اسیر یار کرده…  !! ♪♪


فقیهی چون رخش در روز دیده…  !! ♪♪
که روزه در نهار افطار کرده…  !! ♪♪


نزد حرفی دل کس تا برنجد …  !! ♪♪
نگاهش را کمی" تو دار "کرده…  !! ♪♪


خدا داند جهانی را اسیر…  !! ♪♪
عبارت های معنا دار کرده…  !! ♪♪


به برگ نسترن شبنم نشانده…  !! ♪♪
نوازش لاله را با خار کرده…  !! ♪♪


سر طوطی چشمم را بریده …  !! ♪♪
که افشا در جهان اسرار کرده…  !! ♪♪


همان دم زلف را از رخ گشوده …  !! ♪♪
که خورشید جهان را "تار" کرده…  !! ♪♪


خیابان تا خیابان برگ هرکاج…  !! ♪♪
گل لبخند خود ایثار کرده…  !! ♪♪